صراط

ای کـــــه مـــــــــرا خوانــده ای راه نشـــــــانم بــــــده..

صراط

ای کـــــه مـــــــــرا خوانــده ای راه نشـــــــانم بــــــده..

مشخصات بلاگ
صراط

گر بعد از رحلت رسول‌ الله (ص) ظهر حکومت اسلام به غروب خونین
شهادت حسین بن علی (ع) و شب بی‌قمر غیبت انجامید، این بار
امام (ره) فرصت یافت تا وثیقه حکومت را به معتمدین خویش بسپارد
و این خود نشانه‌ای است بر این بشارت که این بار خداوند اراده کرده است
تا حزب ‌الله و مستضعفین را به امامت و وراثت زمین برساند. شهید آوینی

آخرین نظرات
نویسندگان

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سبک زندگی» ثبت شده است


رفتار اجتماعى و سبک زندگى، تابع تفسیر ما از زندگى است: هدف زندگى چیست؟ هر هدفى که ما براى زندگى معین کنیم، براى خودمان ترسیم کنیم، به طور طبیعى، متناسب با خود، یک سبک زندگى به ما پیشنهاد میشود. یک نقطه‌ى اصلى وجود دارد و آن، ایمان است. یک هدفى را باید ترسیم کنیم - هدف زندگى را - به آن ایمان پیدا کنیم. بدون ایمان، پیشرفت در این بخشها امکان‌پذیر نیست؛ کار درست انجام نمیگیرد. حالا آن چیزى که به آن ایمان داریم، میتواند لیبرالیسم باشد، میتواند کاپیتالیسم باشد، میتواند کمونیسم باشد، میتواند فاشیسم باشد، میتواند هم توحید ناب باشد؛ بالاخره به یک چیزى باید ایمان داشت، اعتقاد داشت، به دنبال این ایمان و اعتقاد پیش رفت. مسئله‌ى ایمان، مهم است. ایمان به یک اصل، ایمان به یک لنگرگاه اصلى اعتقاد؛ یک چنین ایمانى باید وجود داشته باشد. بر اساس این ایمان، سبک زندگى انتخاب خواهد شد.
بیانات در دیدار جوانان استان خراسان شمالى‌ / ۱۳۹۱/۰۷/۲۳ 

یکى از عیوب ما و جوامع ما در طول زمان این بوده است که گاهى فرهنگ خود را متاثر میکردیم از فرهنگ بیگانگان. کسانى این را در میان جامعه‌ى ما و کشور ما به عمد ترویج کردند؛ ما را سوق دادند به سمت زندگى کسانى که دل و جانشان خالى بود از نور معنویت؛ در سبک زندگى، در کیفیت پوشش، در کیفیت راه رفتن، در کیفیت معاشرتها و ارتباطات اجتماعى. اگر هم کسى به آنها اعتراض کرد، گفتند که دنیا امروز اینجورى است. در حالى که قرآن به ما مى‌آموزد: «و ان تطع اکثر من فى الارض یضلوک عن سبیل الله ان یتبعون الا الظن و ان هم الا یخرصون». آنچه که انسان جا دارد آن را فرا بگیرد و اگر لازم بود، از آن تقلید کند، عبارت است از طریق هدایت؛ «صراط الذین انعمت علیهم»؛ از خداى متعال میخواهیم که ما را هدایت کند به راه کسانى که به نعمت الهى واصل و نائل شده‌اند؛ این است که باید از آن تبعیت و پیروى کرد. اما اینکه حالا اکثریت مردم دنیا اینجور حرف میزنند، اینجور حرکت میکنند، اینجور رفتار میکنند، ما باید عقل خودمان را، دین خودمان را، هدایت الهى را معیار قرار دهیم براى رد و قبول. امت مومن و مسلم آن امت و ملتى است که معیار را از قرآن میگیرد، از هدایت الهى میگیرد.

جامعه‌ى مسلمان ما تا قبل از سالهاى پیروزى انقلاب، با اینکه علاقه‌مند به قرآن بود، عاشق قرآن بود، اما مانوس با قرآن نبود. این هم از برکات انقلاب است که جوانهاى ما، صاحبان صوت و ذوق و هنر تلاوت و استعداد و آمادگى براى فراگیرى، بحمدالله در این میدان وارد شدند و پیشرفت کردند. ولى اینها مقدمه است؛ مقدمه‌ى براى فهم قرآن و تخلق به اخلاق قرآن. یک مسئله، مسئله‌ى احترام ظاهرى و پاسداشتن از حرمت قرآن است به معناى الفاظ قرآن، اصوات قرآنى؛ این در جاى خود چیز محترم و مهمى است. مسئله‌ى بالاتر، تخلق به اخلاق قرآنى است؛ سبک زندگى را منطبق با قرآن قرار دادن.

  • قاصد


ها و محله ها مملو از خانه هاییست که فریاد میزنند سبک زندگی را. سبک زندگی ای که به خاطر هجمه ها و حمله های فرهنگی شدید و عجیب نیاز پیدا کرده به سنگری برای حفاظت از آن. به اینجای حرفم که میرسم یاد کلام پیر جماران می افتم، مسجد سنگر است، سنگر ها را حفظ کنید. مسجد محل حضور ملائک است، نیاز داریم گاهی تنمان به تن ملائک بخورد، بال فرشتگان قلبمان را نوازش دهد، نیاز داریم همه گرد هم جمع باشیم، خبر هم را بگیریم. نیاز داریم گاهی سر از لبتاب و تبلت و موبایل و تلوزیون و روزنامه بیرون آوریم و در هوای اجتماع نفس بکشیم. هوایی که این روزها همه مان را خفه کرده است، تکنولوژی با همه امکانات و سرعت آمده تا ما را در مردابی وحشتناک فرو برد. عکس مسجد لایک میخورد، خود مسجد چطور؟ کنار لبتاب نشسته ام، کوچه شخصی در صفحه پلاس خود مطلب میزند، مسجد سنگر است ، سنگرها را پر کنید، لایک میزنیم، زیرش مینویسیم “عجب جمله ای”، چه زیبا و دقیق نوشته شده و لابه لای کامنت ها حرف های زیبا فراوان دیده میشود که آفرین، لایک داری اما واقعا که نگاه میکنی انگار باید جمله ی بچه های مسجد مجازی را این طور نوشت، فیسبوک سنگر است، سنگر ها را لایک بزنید، فیسبوک و پلاس و فرندفید برای عده ای شده محل لایک زدن به مسجد ها. لایک زدنی که نیازش خالی کردن مسجد هاست، وقت های بیشماری که بر سر این قضیه میگذاریم، سرمان گرم استور و برنامه های مختلف و اپلیکیشن های منافق صفت تلفن های هوشمندیست که دارد هوشمندی را از بشر میگیرد. دقیق تر که نگاه میکنم چشمم می افتد به تابلوی خاک گرفته ای که روی پیشانی بعضی از بچه های مسجدیست که مسجدشان ترک نمیشود، مسجد سنگر است ، مسجد ها را پر کنید. اشکال ندارد برایمان اگر برای کودکانمان و حتی خودمان انگری بیردز دانلود کنیم تا در مراحل مختلف توسط مرغ های هوا مساجد را که سنگر خوک های کثیف شده هدف بگیریم و تازه از گذراندن آن مرحله مسرور شویم. کم کم خفه مان میکنند با این همه تکنولوژی مسخره، تکنولوژی ای که شیوه استفاده از آن را بعدتر ها می آموزیم. بگذار کمی صمیمی تر بگویم، اصلا تو درد دل فرض کن، یاد مجروحی می افتم که دم آخر میفهمد نباید از سنگر خارج میشد، ولی دم اخر است، فقط دعا کند فرصت توبه پیدا کند. مسجد سنگر است سنگر ها را پر کنید، اصلا میخواهم کمی ماورایی تر صحبت کنم، تا به حال شده بفهمی دلت وسط این همه دلتنگی دلتنگی دیگری نیز دارد، دلتنگی ای که گاه تو را به بغض میکشاند، اشکت را در می آورد، منظورم همان است که وقتی به مشکل میخوری سراغش را میگیری و و قتی مشکلت تمام شد تمامش میکنی. آری دلتنگ خدا، خدایی که با همه وجود دلتنگ توست، تا این حد که هر وقت سراغش را میگیری لبخند میزند. مسجد خانه اوست، مسجد خانه خداست، مسجد و ما ادراک مالمسجد …. کاش به جای این همه مطلب زدن از مسجد و لایک زدن مطالب مسجد، کمی هم به مسجد برویم. وعده ما وقت اذان، مساجد محله مان باشد،فکر میکنم تو هم سخت دلتنگ خدایی، خدایی که وعده دیدار و مکان دیدار را مشخص کرده، حالا نشان بده چقدر عاشقی
  • قاصد