فضای فیلم خط ویژه، فضای رعب و وحشت و کلاهبرداری است که از مخاطب سلب امنیت میکند. با اینکه چنین مشکلاتی در جامعه هست، ولی همه مردم جامعه درگیر نیستند. مخاطب فیلم چنین برداشت میکند که نباید در مسائل اجتماعی و اقتصادی به کسی اعتماد بکند.
در این فیلم مبانی دینی مانند رزق و روزی حلال، رعایت حریم محرم و نامحرمی بیارزش جلوه داده میشود. فحاشی و مسخره کردن جزء لاینفک رفتاری نشان داده میشود، به طوری که انگار دیگر کسی نیست که رفتاری مؤدبانه و خالی از این رفتارها داشته باشد.
آهنگ غیرمجاز تنها راه ایجاد فضای شاد برای جوانان القا میشود و فیلم کاملاً خالی از نمادهای دینی و مذهبی برای کاستن افسردگی و ناراحتی افراد است و مفاهیم صبر و توکل و درست انجام دادن کارها و واگذاری نتیجه به خداوند نشان داده نمیشود و افراد از هر راهی میخواهند فقط به نتیجه دلخواه خود برسند و رعایت حقوق دیگران کماهمیت جلوه داده میشود.
ابتدای فیلم با سوء استفاده و کلاهبرداری شروع میشود که حس اعتماد را در میان مردم از بین میبرد تا در هنگام ضرورت و بروز مشکل واقعی به همدیگر کمک نکنند و از این جهت حس دلسوزی و همنوعدوستی را خدشهدار میکند.
در فیلم مصطفی کیایی با رزق و روزی حلال داشتن به شکل طعنهآمیزی برخورد میشود و از درآمدهای حلال و کلاهبرداریها با عنوان حلال یاد میشود، به گونهای که تفکیک آنها قابل توجه و اهمیت نیست! در سکانسی از فیلم راننده تاکسی برای چند جوانی که ناراحتند و مشکل دارند، برای بیرون آمدن از آن حال و هوا آهنگ غیرمجاز پخش میکند تا شاد بشوند!
خط ویژه به راحتی حریم محرم و نامحرمی را میشکند و چند نامحرم مجرم و غریبه، بدون رودربایستی شب را در یک خانه اقامت میکنند و قبح این روابط و دوستیها به این طریق ریخته میشود!
مسخره کردن قومیتها نیز در این فیلم به چشم میخورد؛ پلیسی که لهجۀ خاصی دارد، احمقانه رفتار میکند و تبحری در حرفهاش ندارد! در قسمتهای مختلف فیلم، فحاشی بکار برده شده است که خارج از شئونات میباشد.
نکته دیگر در امورد این فیلم این که جوانان (بخصوص جوانان تحصیلکرده) بجای اینکه برای کسب درآمد به دنبال کارهای مشروع و حلال بروند و صبر و حوصله خرج دهند تا به مرور زمان مشکلاتشان حل شود، به دنبال کلاهبرداری و دزدی هستند و بعداً به فکر فرار و خارج شدن از مرز هستند، که این نوعی القای ناامیدی به جوانان و ترغیب به راهکارهای اشتباه میباشد.
آقا جایی را میشناسید که با کمترین هزینه و حتی الامکان کمترین درد چشمان من را از کاسه دربیاورد؟! جدی عرض میکنم، اگر جایی را سراغ دارید حتماً معرفی فرمایید فقط لطف کنید ارزان باشد. چشمی که تا این حد به آدم دروغ بگوید و نتوان به سادهترین دیدههایش اعتماد کرد همان بهتر که از کاسه دربیاید و خوراک سگها شود.
مثلا همین چند وقت پیش ما تصاویر زیر را درباره دستبوسی یک نفر از آقای هاشمی رفسنجانی دیدیم و هرجور حساب کردیم دیدیم طرف با این سعی وافری که در بوسیدن داشته بعید است موفق به این کار نداشته باشد. اما یکدفعه دیدیم آقای غلامعلی رجایی که ارادت عجیبی به آقای رفسنجانی دارد در وبلاگش نوشته که آقا اصلاً دستی بوسیده نشده که، طرف رفته یک انگشتر ببوسد ناغافل دست آقای هاشمی هم آنجا بوده. خلاصه ما هر جور فکر کردیم دیدیم حالا که نمیتوانیم چشم کس دیگری را از کاسه دربیاوریم، بهتر است چشم خودمان را از کاسه دربیاوریم تا انقدر به ما دروغ نگوید لامروت. یکی نیست بگوید نمیبینی طرف چطور دوبار شیرجه میرود برای بوسیدن انگشتر و نمیبینی آقای رفسنجانی چطور از بوسیده شدن انگشتر خوشحال و خندان هستند؟ نمیبینی و انقدر دروغ میگویی؟ بر تو باد که کور شوی!
در عجبم از رهبری که می گویند 95 میلیارد دلار دارایی دارد، کلکسیون های رنگ و وارنگ از هر نوع دارد، 170 عصای آنتیک دسته طلا دارد، بجای نان و پنیر در صبحانه اش خاویار رشت دارد، بجای بیت چندین و چند ویلا در شمال دارد، عباهایی به قیمت 400 هزار دلار دارد، هواپیمای 330 برای جابجایی اسب هایش دارد، باغ ملک آباد به مساحت 10 هزار متر در مشهد دارد، کمیسیون 5 سنتی از یک میلیون و نهصد هزار بشکه نفت دارد، پس نمی دانم این چه کفش های پینه بسته ایست که او به پا دارد؟؟؟؟!!!!!
هان فهمیدم او نام و نشانی از علی (ع) دارد، میلیون ها فدایی و جان ناقابل دارد، خانه اش بجای فرش، موکت و نقشی از عرش دارد، در دل هر ایرانی باغیرت جای دارد، همچون شهدا چفیه ای بر گردن دارد، همچون جانبازان دستی ز یادگار از دشمن دارد، صدها هزار خاطره از جبهه و زندان دارد، راستی یادم رفت او کفش هایی پینه بسته همچون امیرالمؤمنین علی (ع) دارد...
امروز…
شلمچه شد آخرین نقطه ی عشق بازی…
شلمچه شد اشک چشم بیقراران…
شلمچه شد آه دل سوختگان…
شلمچه شد میعادگاه فدائیان حسین…
شلمچه یعنی غربت…
یعنی تنهایی…
یعنی اسارت…
شلمچه یعنی بسوز و بساز…
و امروز عاشقان چه غریبانه و دل شکسته از پشت آهن هاآنطرف مرز را نگاه می کردند…
اگر رخصت داشتند با همان پاهای برهنه اشان به سمت کربلا می دویدند…
ولی افسوس…
افسوس از مرزها…
افسوس از دل های پر گناه…
افسوس از بی معرفتی هایمان…
اینجا شلمچه…
آنطرف تر کربلا…
دل را از همین مرز که به نینوا بفرستی، همین جا برایت کربلاست…
شلمچه یعنی کربلا…!!!
رفقا راهیان نور دیگری در راه است کیا میان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
رهبر معظم انقلاب با تاکید بر اینکه بنده نگران مسئله فرهنگ هستم گفتند: امیدوارم مسئولین فرهنگی توجه داشته باشند که چه میکنند چراکه با مسائل فرهنگی نمیشود شوخی و بی ملاحظگی کرد.
مشروح سخنان معظم له را اینجا بخوانید.
: برد-برد : را مردم زمانی می گویند که دزدی صورت بگیرد و مردم داد می زنند برد برد ! و دیپلمات ها زمانی می گویند که به یک پیروزی بزرگ برسند !!!...
2:یارانه : همان گداپروری سابق از دولت به ملت و در زمان کنونی به عملی می گویند که از کدخدا به دولت صورت می گیرد ...
3:لبو فروش : افرادی هستند که خواسته یا ناخواسته به شغل شریف کلاه گذاشتن مبادرت نفرموده ! و بجای آن در انتخابات ها افرادی اصیل و تحصیل کرده هستند و در زمان کنونی طبق گفته ی سریع المداد افرادی بی سواد و ... هستند !
4:آزادی بیان : شیرین ترین دروغی که می شد از یک گروه شنید. از نتایج شکرک زدن آن می توان به توقیف و شکایت و .. اشاره کرد...
5:خزانه خالی : مکانی است که خالی از پر است و شاید هم پر از خالی است! ولی با هوای موجود آنجا می توان برای تغییر دکوراسیون مهم ترین اتاق ساختمان پاستور.مبلغ چند میلیارد تومانی هزینه کرد...!
6:غلط کردم : به عمل و سخنی می گویند که یکی از سران فتنه سبز این روز ها برای بازگشت به قدرت ناچار است در هر سخنرانی آن را چند بار تکرار کند..
7:تخلیه تهران : ابتکاری ترین روشی برای مشکل آلودگی هوای تهران که می شد از مبتکرین ترین عضو کابینه ی اعتدال شنید !
8: پلمب : به عملی می گویند که یک عده 10 سال پیش انجام دادند و این بار برای محکم کاری دوباره انجام می دهند و معیاری برای افزایش عزت پاسپورت های ایرانی...
9: مشاور:پاچه خوار سابق و در زمان حال کسی است که به دلیل نداشتن عضوی ارزشمند به نام مغز !!! نصف مردم را بی قانون و افراطی بداند ...!
10:استقبال : به عملی می گویند که سربازان و بچه دبستانی ها به صورت خودجوش در استقبال از برخی از مسئولین آنتی پوپولیست انجام می دهند...
11:قهوه: چیزی است که هر چه بیشتر با غربی ها خورده شود نشان از پیشرفت دیپلماسی و گشایش در تحریم ها می باشد !
12: 10 کیلو : به فناوری خیلی پیشرفته ایی می گویند که ایران آن را ندارد ! به گفته وزیر صنعت به دلیل نداشتن فناوری بسته بندی 10 کیلویی ایران قادر نیست برنج هایش را با این مقدار بسته بندی کند !....
13:پیام 24 خرداد : به پیامی می گویند که صدای خواندن وشنیدن آن از صدای موتور کمباین های کشاورزان ! شدیدتر بوده و نتیجه ی نخواندن آن را مدیران 24 دانشگاه به خوبی می دانند...
14: فروختن : به عملی می گویند که حقوق دان ها از آن سر رشته ایی ندارند ! و برای همین بجای فروختن ! معمولا به اکسید کردن مواد مربوطه روی می آورند...
15:خاطره : به عملی می گویند که افراد بعد از خوردن پسته های لب خندان زیاد در هنگام خواب برایشان اتفاق می افتد ! و بعد آن را برای تاریخ نگاری استفاده می کنند ...!
16: دایره نظام : یک چیزی شبیه به استوانه نظام است ! منتها در کف و قاعده ی استوانه قرار دارد ! گفتنی است این دایره در سال 91در مشهد برای اولین بار توانست پوست موز کف خیابان را به مراسم شب قدر ربط دهد ! فعلا در حال تکاپو برای ریاست مجلس است....
17:مناظره : به کاری می گویند که برخی افراد بعد از چهار سال هنوز سرخوردگی ناشی از آن را در خود حس می کنند ! و برای همین از انجام مناظره دوباره در باب مسائل اقتصادی طفره می روند...
18:ویژه خواری : به عملی می گویند که اگر کسی که از ما نباشد انجام دهد فساد است ! ولی اگر کسی از ما باشد انجام دهد از نبوغ اقتصادی وی به حساب میاید ! گفتنی است افرادی با 12 اتهام اقتصادی و امنیتی هیچ گاه ویژه خواری نکرده ! بلکه تغذیه ی ویژه کرده اند...
19: دانا : به افرادی می گویند که به دلیل داشتن سطح بالایی از دانش درو کردن با داس !!! می توانند هر کسی را عزل و نصب بکنند !